تا تو جان بگیری من هزار بار جان خواهم داد کودکم !
مانلی زیبای من سلام
دخترکم خیلی وقته میخام برات بنویسم اما نمیدونی سرم خیلی شلوغ توشرکت که همش مشغول کارم منو ببخش اخه دخترم چاره ای نیست دارم تمام تلاشمو میکنم برای شادبودن و رفاه تو تازگیا برات یکمی با بابایی سرویس خواب, وان حموم, یکمی هم لباس های نازنازیخریدیم امیدوارم خوشت بیاد
دخترکم تازگیا خیلی وول میخوری قشنگم مخصوصا صبح ها وعصرها تابوی خوراکی هم به مشامت میخوره بندری میزنی دوست دارم این لحظه هارو واز خدابسیارسپاسگذارمکه همچین گلی رو نصیب من کرد .
راستی دیروز که ازسرکاراومدم یکمی زیردلم درد میکرد یعنی وقتی راه میرفتم احساس میکردم که داره به تو
فشار میادخودمو تا خونه رسوندم وقتی رفتم WC یکمی لک صورتی دیدم خیلی ترسیده بودم ییهو غصه
دنیا ریخت تو دلم گفتم خدایا من که دخترمو به خودت سپردم تو بهترین کسی هستی که میتونی مانلی منو
برام نگه داره پس سپردمش به خودتسریع زنگ زدم به خانوم دکتر وایشون دستورات لازم رو دادن
ومنهم یکی دوروز مرخصی گرفتم تافقط در خدمت تو باشم وباهم خوش بگذرونیم فردا هم میخام برم
سونو بدم که کاملا خیالم راحت بشه اخه میدونی خیلی وقته ندیدمت عزیزم ودلتنگتم .
مامانی مواظب خودت باش وسفت سفت منو بچسب چون من عاشقتم