مگه شیرین تر از دخترم چیزی هست ؟؟؟
مانلی خانوم دستش رو کرده تو چشم چپش وتا یک هفته چشمش کوچیک شده بود آرمیتا دخترخاله مانلی که به زور میگفت مانلی میگه باید منو بغل کنی ومانلی هم نالان البته دخی منم به طور نامحسوس داره چنگولش میندازه مانلی من و یک دنیا شیطنت اینجادخملی تازه از آب بازی اومده وبه شدت خابش میادولی من گیردادم عکس بندازم ...
کمی با دخترم
همیشه لبخند از لبهایت شروع نمیشود گاهی چشمهایت گوشهایت دستانت به من میخندند من از لابه لای این آشفتگی ها خنده ات را دوست میدارم ! آری ، خنده های تو بزرگترین آرزوهای من اند . شادمانه بخند ؛ بگذار تا برآورده شوند .....! از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی…. ...
چشمانت ........
چشای نازتوکه وامیشه افتاب میزنه تازه وقتی توبگی صورتشو اب میزنه من بگم دوست دارم باچه رقم یاعددی توکه بینهایتو قشنگ تراز من بلدی مژهات شعر بلند ناتمومه بخدا عاشق کسی شدن جز توحرومه بخدا باغمت هزارتا غم تودلم فرومیره ماه اگه برق چشاتو ببینه ازرومیره ...
بدووووووووعکس
مانلی زیبای من که اینروزا دوست داره تو تشک بازی می می بخوره و مامانشو مجبور میکنه بیاد اون تو وبعدش لالااااااااااااااا کنه ومامان به اون گندگی بعداز خابیدن پرنسس به سخنی بیادش بیرون از سمت راست : شایان مهربون و آروم..... رایان تپلوی شیطون.... آیسان بازیگوش ناز بهارخانوم بلا اینجا داره سرمه جونو به زور از تشک بیرون میکنه مامیخایم باهم مزدوج بشیم بزودی هوراااااااااا وحالا بهارجون که به زور میخاد مخ محمدسام مغرورو رو بزنه شلمان مامان که تازه از خواب بیدارشده ونمیدونه چی به چی ...
کمی شعر
مادر که باشی میشی سهراب سپهری/ یوشیج / شاملو ........... شعرهایی میخونی که عمرا اگر ساعت ها بشینی نتونی ردیف و قافیه هاشو باهم هماهنگ کنی ، هرچقدرتلاش کنی نمیتونی مصرع بعد رو حدس بزنی یعنی من عاشق این سبک شعری هستم هم بچرو میخابونه هم هرشب تازگی داره کلا داستانی داره این لالایی خوندن دیگه وقتی بچه تر بودم مامانم که برام میخوند همیشه برام جای سوال بودش که چرا این شعرارو نمیتونم یاد بگیرم الان میفهمم داستان چی بوده باوربفرمائید خیلی تلاش کردم ولی نشد که نشد یادم نموند . قسمتهایی از لالایی هایی که برای دخترم میخونم رو براتو ن میزارم شاید دوست داشته باشید من: لالا لالا گل گندم ...
بدون شرح
این مامان رهای منه که عاشقمه بعداز 4ماه وقت کرده یک عکس از خودش بگیره اینم منم که دارم به شکلک هایی که مامانم درمیاره میخندم مامانم میگه مثل دستام مثل عسل میمونه گیسو گیسو کمند والا چینو چینو بلند والااااااااااااااااااا تلاش های من برای غلت زدن سیسسسس خودمو زدم به خواب میخام رهارو گول بمالم بگیرررررررررمنو افتادم بابااااااااااااااااااااااا ...
مانلی و تشک بازی
من به شدت به تشک بازی ام علاقه نشون میدم ودچار هوش هیجانی میشم تازشم دوربین رو هم میشناسم تا مامانم میارتش بهش واکنش نشون میدم ...
مانلی و پوتین های زمستونی
مامان رها به زور ازم عکس گرفته اخه کی با بادی پوتین میپوشه؟ جدیدا کشف کردم که دستام از می می هم خوشمزه تره توخواب و بیداری میخورمشون تا تموم بشن ...